رقص در باد شرقی

رقص در باد شرقی برای من است
من تمام حرفهای دلم را جمله میکنم و آن را به دست باد شرقی می سپارم تا برقصاندش
بگذار این بار برایم اهمیت نداشته باشد باد نوشته هایم را در کجا می رقصاند
بی نقطه تمام

بایگانی

شماره پنج

دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۷ ب.ظ
امروز بالاخره بر یکی از فوبیاهای خود غلبه کردم
فوبیای تعویض کارت بانکی البته تعویض که نه تصمیم گرفتم هروقت بروم دانشگاه از بانک دانشگاه حسابم را ببندم و برای این یکی حسابم کارت بانکی گرفتم
چقدر خنگ بازی درآوردم آقای کارمند انگشتانش را هی روی فرم می گذاشت می گفت اینجا این را بنویس آنجا را امضا کن 
نمیدانم چرا وقتی برای اولین بار یک کاری انجام میدهم بسیار گیج عمل میکنم
خلاصه کارتم را گرفتم و اولین کاری که کردم حساب همراه اول را تسویه کردم که برایم اخطاریه قطع ارتباط فرستاده بود
حال میماند آن یکی فوبیا که بروم دانشگاه
این بحث تمام
و اما چه فکر میکردم و چه شد 
فکر میکردم شاید اینجا یک رهگذری دارد ولی ندارد
خوب کمی خوب است حس غریبانه ام حفظ میشود و راحت می نویسم
حال تمام